زندگی ما دو نفر

یه جور دیگش

زندگی ما دو نفر

یه جور دیگش

شنبه اول صبح

سلام 

 

دیروز و پریروز مهمون داشتیم . یعنی یه مهمون بودن یه شب موندن. دوستای خانومی بودن . از شهر و دیار خانومی اومده بودن. ادمای خوب و خونگرمی هستن . ما چند دفعه رفته بودیم و اونا بعداز یه سال اومدن. دیشب هم مهمون بودیم . خونه باجناق خان  . مهمونی خوبی بود و خوش گذشت. 

 

این هفته باید بکوب بشینم برای امتحانا وقت بذارم. امتحانام از 19 شروع میشه . اولیش همون 19 هست و دومی تا ششمی توی هفته آینده اشه . فکرش رو بکنید یه هفته پشت سر هم امتحان داشته باشی.  این ترم 20 واحد گرفتم . ولی مشکلی نیست انشاا... همه واحد هامو راحت پاس میکنم. (اگه خدا بخواد). 

 

بای

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ

سلام دفتر خاطرات شما خیلی جالب بود

میترا یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ب.ظ

چه وبلاگ خنکی یخ کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد