زندگی ما دو نفر

یه جور دیگش

زندگی ما دو نفر

یه جور دیگش

پیوست

راستی یادم رفت میخواستم بگم که چرا عزیز دردونه من یکم وبلاگش رو دیر آپدیت میکنه .  

 

چند روزه که کامپیوتر خونه روبراه نیست . منم فرصت نکردم درستش کنم.  

 

از همه مخصوصا از خانمی عذر خواهی میکنم . ایشاا... تا برگرده از مشهد ، کامپیوتر خونه رو روبراهش میکنم.  

 

بای

دوباره دوری و دلتنگی

سلام 

 

دیروز دوشنبه خانمی رو بردم خونه مادرش و برگشتم. اخه امروز خانمی با مادرش و مادربزرگش و چندتا خاله و دخترخاله همگی با یه کاروان می خوان برن مشهد. خوش به حالشون.  

 

من نتونستم برم چون مرخصی هام رو برای موقع امتحانای دانشگاه نگه داشتم. ولی خوب دلم از نرفتن خیلی نگرفته چون خانمی قول داده سلام من رو هم به امام رضا برسونه. ولی دلم از دوری خانمی گرفته . شیش روز نیستش . امشب میرن با قطار و شنبه برمیگردن. 

 

برای سلامتیشون و سلامت رسیدنشون دعا مینکم. 

 

البته منم برای این چند روز یه برنامه یه روزه مهم دارم. 

 

میخوام برم تهران انجمن گویندگان جوان برای تست دوبلری . اخه نمیدونید که یه استعداد توپ دارم برای صدای انیمیشن. دعا کنید صدام قبول بشه .

یه روز ناخوش

سلام 

 

دیروز بعداز ظهر کلاس داشتم . رفتم دیدم که بچه های شهرستانی که اصلا نیومدن ، بچه های اراکه هم کلاس رو دارن تعطیل میکنن . من هم که حال کلاس رفتن نداشتم با بچه ها پایه شدم و زدم به چاک. 

 

رفتم خونه . خانومی روزه بود بیدارش کردم و افطار دادم بهش خورد ولی چشمتون روز بد نبینه آخه افطارش تموم نشده دل درد عجیبی گرفت که نگو . نیم ساعت بعد بردمش دکتر . دکتر گفت چیز خاصی نیست و دو تا آمپول و دو تا قرص داد بهش که رفتیم آمپولاش رو زد و اومدیم خونه . 

 

شام رو درست کردم و با بابا اینا خوردیم آخه مامی که طبقه پایین ما میشینن نبودش (رفته تهران برای عمل قلب مادربزرگ - حالش خوبه دیروز عمل کرده) .  

 

طفلی گلم شام هم نتونس بخوره 

 

خلاصه شب بدی بود ولی بالاخره نازنینم با گلاب به روتون اساسی بالا آورد و حالش یکم بهتر شد. 

 

یه فیلم نگاه کردیم (عصریخبندان ۳) و خوابیدیم به امید یه روز بهتر. 

 

بای

شکواییه

سلام 

 

چرا ما آدمای متاهل تا میگیم مشکل همه فکرشون به دعوا کردن میره. مگه آدم متاهل نمیتونه مشکلی غیر از دعوا کردن با همسرش داشته باشه و بعداز حل شدنش درس آدمیت رو یاد بگیره. 

 

به هر حال اینو نوشتم که همه بدونن مشکل من دعوا با عزیز دلم نبوده و بس . من همیشه عاشق عزیز نمکین و بازیگوش خودم بودم و هستم و خواهم بود بی تعارف و بی ریا . صاف مثل آبی آسمون. 

 

 

بای

یه روز خوب و دوست داشتنی

سلام 

 

بعداز یکسری مشکلات امروز روحیه عالی و خوبی دارم چون مشکلاتم به کمک عزیز دلم به خوبی حل شده و من خوشحالم که هر دو مون راه درست زندگی کردن رو بهتر از قبل یاد گرفتیم. 

 

باز هم بگم که من شدیدا عاشق همسرم هستم 

 

بای